زندگینامه پروفسور یحیی عدل، پدر جراحی نوین و علم بیهوشی ایران
یحیی عدل در سال 1287 در دوره ولایت احمدشاه قاجار در تهران چشم به جهان گشود.
پروفسور یحیی عدل، پدر جراحی نوین و علم بیهوشی ایران یکی از قهرمانان ملی است که متأسفانه کمتر شناخته شده است. در این مقاله قصد داریم بیوگرافی او را باهم مرور کنیم.
یحیی عدل کیست؟
یحیی عدل در سال 1287 در دوره ولایت احمدشاه قاجار در تهران چشم به جهان گشود. خانواده ایشان از بزرگان تبریز بودند و چندین نفر از فرزندان این خانواده توانستند به قلههای موفقیت سیاسی و علمی دست یابند.
پدر او، «یوسف عدل» از آغاز جوانی به کارهای دولتی مشغول بود و مادرش، «قمر» دختر «مقتدرالدوله» پسر عباس میرزای ولیعهد بود.
یوسف خان که از بزرگان سیاست در دوره حیات خود بود، مدتی کارگزار مشهد، حاکم گرگان و جانشین حاکم تبریز شد.
او در زمان احمدشاه نیز، به سمت نایبالایاله آذربایجان ( فرمانروای آذربایجان) دست یافت. فعالیتهای سیاسی او حتی تا زمان رضاخان هم ادامه داشت. او در این مدت برای چهار دوره متوالی به عنوان وکیل مجلس انتخاب شد.
یحیی یک برادر بزرگتر بهنام «غلامرضا» و دو خواهر کوچکتر بهنامهای «شمسفر» و «عظما» داشت.
تحصیلات ابتدایی پروفسور یحیی عدل
یحیی تحصیلات دبستان را در مدرسه حکمت تبریز تکمیل کرد و نزد میرزاباقر خان، ابتدایی را خواند. تحصیلات دبیرستانش، تا سال هشتم، با انتصاب پدر بهعنوان حاکم کرمانشاه، در این شهر انجام شد.
او زبان فارسی و عربی را با یک معلم خواند، دروس ریاضیات، فیزیک و هندسه را در مدارس تمدن و رشدیه خواند و آموختن زبان فرانسه را در کرمانشاه و سال نهم تحصیلی آغاز کرد.
در سال 1303 و هنگامی که یحیی 14 ساله و غلامرضا 16 ساله بود، پدر طبق رسم خانوادگی آنها را به فرانسه فرستاد. یحیی در پاریس مشغول تحصیل دوره متوسطه اول و دوم در یک مدرسه خصوصی شد و دیپلم خود را رشتههای فلسفه و ریاضی دریافت کرد.
سپس وارد دانشگاه شد و از آنجایی که به ادامه تحصیل در رشته ریاضی علاقه داشت، شاخه مهندسی را برگزید. اما پس از چند ماه تغییر رشته داد و به توصیه عموی خود به طب روی آورد تا در سال 1306 وارد دانشکده پزشکی پاریس شود. گفتنی است برادرش غلامرضا نیز موفق به اخذ دکترا در رشته کشاورزی شد.
پرفسور درباره تحصیل در فرانسه و تغییر رشتهاش میگوید:
«در پاریس دوره متوسطه را به پایان رساندیم و چون در ایران فرانسه خوانده بودیم، برای ادامه درس جز دو سه ماه اول مشکلی نداشتیم. در سال آخر تحصیلات متوسطه باید برای دانشگاه میان دو رشته فلسفه و ریاضیات یکی را انتخاب میکردیم. من رشته ریاضی را تمام کردم و قصد داشتم مهندسی بخوانم؛ چون ریاضیاتم قوی بود. دو سه ماهی هم آن را خواندم که دکتر «حبیب عدل»، عمویم، مرا تشویق کرد که پزشک شوم. چون معتقد بود هرکسی مهندسی بخواند، باید کارمند دولت شود و نمیتواند مستقل کار کند.»
ادامه تحصیل یحیی عدل در فرانسه
در سال دوم تحصیل، یحیی در مسابقه «اکسترنی» پاریس - دوره اولیه پزشکی - شرکت کرد و موفق شد اکسترن شود. پنج سال بعد نیز در کنکور انترنی - دوره آموزش پیشرفته پزشکی - پذیرفته شد و چهار سال را نزد جراح و پروفسور «گریگوار»، رئیس بخش جراحی و آناتومی پاریس، انترن بود.
یحیی در چهار سال انترنی خود، در بخش جراحی عمومی، درزمینه بیمارهای زنان و مامایی و جراحی کودکان به همراه پزشکان نامآور همکاری کرد. تلاشها و همکاری با بزرگان پزشکی موجب شد تا او طی این مدت، با هوش و مهارتی که داشت خود را در دل پروفسور گریگوار جا کند و رئیس درمانگاه شود.
یحیی چندین سال دیگر را هم به مطالعه جراحی عمومی و اورولوژی ادامه داد تا توانست پایاننامه خود را درباره درمان «آدنوپاتی سلی» - بیماری مرتبط با غدد لنفاوی - به پایان برساند. پایاننامه او چنان ارزشمند بود که یحیی موفق به دریافت مدال نقره از دانشکده پزشکی پاریس شد.
بدین ترتیب یحیی عدل پس از هشت سال تحصیل، موفق به اخذ مدرک دکترا و تخصص در جراحی عمومی شد.
اما این برای او پایان راه نبود. عدل در در سال 1318 در مسابقه دانشیاری شرکت کرد تا «دیپلم اگرگاسیون» را دریافت کند. ولی چون خارجی بود فرانسه اجازه استخدام در کادر دانشگاهی با اخذ این مدرک را به او نمیداد. اما موفقیتهای وی و کسب جوایز متعدد و نمرات بالا بالاخره موجب شد تا قانون منع حضور خارجیها در مسابقه دانشیاری و کسب این دیپلم برچیده شود. البته تمام اینها با مساعدت پروفسور گرگوار بود که مادهای جدید به قانون اضافه کرد.
بدین ترتیب عدل توانست به مقام پروفسوری برسد و به عضویت مجمع کالبدشناسی پاریس درآمد. اما به رغم اصرار فراوان به ماندن در فرانسه، وی نتوانست مدت زیادی را در آنجا سپری کند و درست یک ماه پیش از شروع جنگ جهانی دوم به ایران بازگشت تا به خدمت نظام برود.
بازگشت به ایران
پروفسور یحیی عدل پس از چندین سال کار و تجربه در فرانسه، در سال 1318 به ایران بازگشت و به خدمت سربازی رفت. در حین خدمت، دانشیاری در بیمارستان «سینا» توسط دکتر «لقمان الملک» و تدریس جراحی در دانشکده پزشکی توسط دکتر «جواد آشتیانی» به او پیشنهاد شد. بنابراین دکتر عدل علاوه بر تدریس در دانشکده پزشکی به کار در بیمارستانهای خصوصی و بیمارستان شماره یک ارتش پرداخت. او با همان یونیفرم سربازی در کلاسها حضور پیدا میکرد.
شروع کار پروفسور یحیی عدل در بیمارستان سینا
دکتر یحیی عدل دورانی که در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران تدریس میکرد را اینگونه توصیف میکند:
«وقتی که من به دانشکده پزشکی تهران آمدم، خیلی وضعیت خوبی نداشت. اولاً مقررات معینی نداشت و ثانیاً بیمارستانهای تهران رابطهای با دانشکده پزشکی نداشتند. دانشکده پزشکی برای خودش کار میکرد و بیمارستانها هم تحت نظر وزارت بهداری بودند. به این مناسبت بود که درخواست شد یک نفر از خارج بیاید و سر و سامانی به دانشکده پزشکی و دانشگاهها بدهد.»
بنابراین پروفسور «اوبرلین»، پاتولوژیست فرانسوی برای ریاست بر دانشکده پزشکی تهران استخدام شد و اختیارات کامل را دریافت کرد. اوبرلین بهخوبی توانست مقررات معینی را تعیین کند و وضعیت بیمارستانها پس از آن بهبود پیدا کرد. یکی از اقدامات او نیز دعوت از دکتر عدل برای تدریس و وابستهکردن بیمارستانها به دانشکدهها بود.
پروفسور در سال 1320 که خدمت خود را به پایان رساند، کرسی استادی در بخش جراحی و همچنین ریاست این بخش از بیمارستان سینا را بر عهده گرفت. وی با 32 سال سن، تنها استادی بود که هم در بخش تئوری و هم در بخش بالینی دانشکده و بیمارستان فعالیت میکرد.
در دورانی که دکتر عدل تدریس و جراحی میکرد، اتاقهای بیمارستان برای اولینبار تبدیل به کلاس آموزشی برای جراحان آینده شدند.
بیمارستان سینا از دوره قاجاریه افتتاح شده بود و با ورود پروفسور اوبرلین، قسمتهای جدیدی به آن اضافه شد. بخش ویژه سوانح در سال 1328 توسط یحیی عدل راهاندازی شد.
قسمت جراحیهای فوری و اورژانسی آن ده سال بعد، پس از بودجه شاهنشاهی تأسیس شد و دارای حدود 250 تخت بود. تمام قسمت جراحی این بیمارستان تحت نظر پروفسور عدل بود.
ایشان به همکاران بیمارستان دستور داده بود تمام بیماران را بپذیرند و به دلایلی مانند خالی نبودن تختها کسی را رد نکنند. او توصیه کرده بود حتی بیماران را کف اتاقها بخوابانند اما دست رد به سینه آنها نزنند. پروفسور همچنین اولین دوره رزیدنتی را برنامهریزی نمود و هر ساله چهار نفر را برای آموزش جراحی در بیمارستان سینا میپذیرفت.
شاید مهمترین اقدام ایشان هم همین تربیت جراحان باشد که به تمام نقاط کشور اعزام میشدند. ایشان شاگردانش رو طوری تربیت میکرد که برای پول کار نکنند و در این مورد گفته است:
«بزرگترین خسران پزشکان این بوده است که در سالهای اخیر به طرف مادیات آمدهاند. این اتفاق در همه دنیا افتاده است. جنبه روحانیت خودشان را از دست دادهاند. ما هر چقدر هم تلاش کنیم نمیتوانیم به اندازه یک کارخانهدار یا رئیس فلان شرکت درآمد داشته باشیم. نتیجه این شده که از آنجا رانده و از اینجا مانده شدهایم.»
شاگردان ایشان مکتبی را راهاندازه کردند که به آن «مکتب عدل» میگفتند. تشکیل مکتب عدل در سال 1338 و برگزاری کنگرههای جراحی این مکتب در زمان خود بزرگترین گردهمایی پزشکی در ایران بود. شاگردان دکتر عدل نیز قبل از انقلاب ایران مجلهای به همان نام مکتب خود منتشر میکردند که حاوی آخرین اطلاعات علمی رشته جراحی بود.
به لطف پروفسور عدل، رشته جراحی در بیمارستان سینا جان تازهای گرفت و درهای آن به روی نسل جوان گشوده شد. بدین ترتیب یحیی عدل صدها جراح را تربیت کرد و بسیاری از عملهای جراحی نظیر مری، سرطان، قلب، اورولوژی و اورتوپدی را برای نخستین بار در ایران انجام داد. دکتر عدل به لطف همین جراحیهای مهم شهرت یافت بهطوری که او را پس از مدتی «جراح معجزهگر» و «اولین جراح ایران» نامیدند.
دکتر عدل هرساله در فصل تابستان، سفری به پاریس نیز تدارک میدیدند تا تکنیکهای نوین جراحی را فرا بگیرند و به جوانان بیاموزند. او همچنین ابزار به روز و جدید جراحی را با هزینه شخصی خود میخرید و به بیمارستان اهدا میکرد.
دیگر فعالیتهای ارزنده دکتر یحیی عدل
دکتر عدل در یکی از این سفرها، پزشکی فرانسوی به نام «بوئه» را با خود به ایران آورد که اولین پزشک بیهوشی به طریقه جدید در ایران محسوب میشود. سرمهای تزریقی که امروزه نیز استفاده میشوند توسط دکتر بوئه تهیه شدهاند.
جمعآوری خون و تزریق آن به بیماران نیازمند خون نیز اولینبار به ابتکار پروفسور عدل در بیمارستان سینا و با تأسیس یک مرکز کوچک انجام شد. این بخش را رزیدنتهای جراحی اداره میکردند.
از آنجاییکه مردم در آن زمان از اهدای خون اکراه داشتند، پروفسور پیشنهاد کرد نام بیمارانی که گروه خونی O داشتند را ثبت کنند و از آنها خون بخرند. بنابراین او علاوه برتحول در بخش مراقبتهای بهداشتی و جراحی در ایران، مسبب تأسیس بانک خون و معرفی بیهوشی عمومی مدرن در کشور شد.
رفت و آمد یحیی عدل با مقامات بزرگ کشور و دربار پهلوی او را تبدیل به شخصی سیاسی کرد، بهطوری که پس از کنارهگیری «اسدلله علم» به سمت دبیرکلی حزب مردم منصوب شد.
وی همچنین در سال 1342 برای چهار دوره سناتور مجلس سنای ایران شد. او یکی از پزشکانی بود که هر روزه از دکتر «حسین فاطمی» پس از جریان ترورش بازدید میکرد و او را معاینه مینمود.
در خرداد ماه سال 1353 دکتر عدل، بهعنوان نایب رئیس نظام پزشکی کشور انتخاب شد. وی همواره از اعتبار و نفوذ در اجرای برنامههای آموزشی و عمرانی و دفاع از حقوق پزشکان و بیماران استفاده میکرد.
دکتر عدل در بیمارستان «شهدا» در تجریش نیز فعالیت کرد و تا سال 1352 اداره بخش جراحی آن بیمارستان را برعهده داشت. از سال 1353 نیز مسئول بخش جراحی و مدیر گروه جراحی بیمارستان «شریعتی» شد و تا زمان بازنشستگی در آنجا بود.
افتخارات دیگری که پروفسور عدل نصیب کشور کرد عضویت در آکادمی جراحان فرانسه بود که در سال 1344 اتفاق افتاد.
پروفسور عدل همچون سایر پزشکان علاقهمند و دلسوز به حال بیماراش بود. وی برای اینکه اشراف کامل به سیر بیماریش داشته باشد شرح حالی از نکات مهم بیماری بیمارانی که به مطب شخصیاش مراجعه میکردند را در دفتری می نوشت تا در مراجعات بعدی بیمار با مراجعه به دفتر، بر سیر بیماری احاطه کامل داشته باشد. نمونههایی از این دفاتر در موزه پزشکی وجود دارد.
بازنشستگی و فوت
وی تا زمان انقلاب در زمره پزشکان معتمد دربار بود. پروفسور عدل پس از 40 سال تدریس، سرانجام در سال 1358 بازنشسته شد. با این همه کار او در جراحی و استادی تا لحظه مرگ ادامه یافت.
او حتی در سن 92 سالگی هر موقع شبانه روز که از او میخواستند بر بالین بیمار حاضر میشد. اگر جراح اول نیز مرتکب اشکال شده بود، بار مسئولیت وی را به دوش میکشید و در آن سن بدون لرزش دست و ناراحتی دید، اعمال جراحی بسیار مشکل و بزرگ را انجام میداد. تعداد جراحیهای دکتر عدل به بیش از 60000 عمل در طی 60 سال میرسد.
ایشان بعد از سالها تلاش و خدمت به مردم کشورش سرانجام در چهاردهم بهمن 1381، در بیمارستان «مهر» تهران دار فانی را وداع گفت. پیکر این استاد بزرگوار بر دستان خیل شاگردانش از بیمارستان تا بهشت زهرا مشایعت شد.
پروفسور عدل در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. خانه موروثی وی بهعنوان یکی از آثار ملی ثبت و بازسازی شدهاست.
این خانه در خیابان ولیعصر تهران قرار دارد و به دلیل معماری زیبا و صد البته متعلق بودن به پدر جراحی ایران، از تاریخ 11 مرداد 1377 در مالکیت دولت قرار گرفت و هر روزه بازدیدکنندگانی دارد.
تالیفات دکتر یحیی عدل
دکتر عدل صاحب تألیفات مشترک و مستقل در حوزه پزشکی است که برخی از آنها به شرح زیر است: وی در سال 1374 کتابی با عنوان «انفارکتوس رودهی فرانتر» همراه با دکتر حیدر صدرالدین نیری تألیف کرد که در سال 1377 چاپ مجدد شد.
کتاب دیگری نیز با عنوان «هیداتیوز»، با نظارت و راهنمایی پروفسور عدل در سال 1346 توسط دانشگاه تهران منتشر شد.
پروفسور مقالاتی نیز شرح زیر تألیف کرد:
- هماتوکولپوس با هماتومتری و هماتوسالپنکس (1938)
- فیبروم جدار رحم- مثانه (1938)
- فیستول کیسه صفرا (1938)
- انفارکتوس معاء دقاق (1938)
- نورینوم امینانس تنار (1938)
- لومبوتومی (1939)
این مقالات در نشریات و مجلات معتبر علمی- پزشکی همچون «انال آناتومی»، «بولتن مجمع کالبدشناسی»، «انال آناتومی پاتولوژیک» و «مجله مدیکال پراتیک» منتشر شد.
خلاصه
یحیی عدل، پدر جراحی نوین در ایران است که در تهران به دنیا آمد و تحصیلات خود را در فرانسه به پایان رساند. وی سپس به کشور بازگشت و پس از خدمت سربازی در بیمارستان سینا به تدریس و جراحی پرداخت.
ایشان از اولین جراحان کشور ما بود و شاگردان بسیاری را تربیت نمود. بسیاری از جراحیها برای اولینبار در ایران توسط دکتر عدل صورت گرفت.
تکامل مراقبتهای بهداشتی و جراحی در ایران، تاسیس بانک خون و ورود حوزه بیهوشی عمومی مدرن به ایران از برجستهترین فعالیتهای اوست.
دکتر عدل تا 92 سالگی به خدمت در حیطه پزشکی پرداخت تا اینکه در بهمن 1381 از دنیا رفت.
سوالات متداول
پروفسور یحیی عدل، پدر جراحی نوین و علم بیهوشی ایران است.
خانه دکتر یحیی عدل در خیابان ولیعصر تهران قرار دارد و تحت نظر دولت برای بازدید عموم به نمایش گذاشته شده است.
ایشان پس از کنارهگیری اسدلله علم به سمت دبیرکلی حزب مردم منصوب شد. وی همچنین در سال 1342 برای چهار دوره سناتور مجلس سنای ایران شد.
در سال 1303 و هنگامی که یحیی 14 ساله بود، پدرش طبق رسم خانوادگی او را به فرانسه فرستاد تا در آنجا به تحصیل ادامه دهد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.